برتولت‌برشت‌ و اُپرایِ ‌صَنارسه‌شاهی The Threepenny Opera

۲ اسفند ۱۳۹۵

برشت که قلمش در خدمت عدالت و آزادی بود و اشعارش زبان حال ستمدیدگان، بخشی از زندگی خودش را در آوارگی و زندان سپری نمود. او مُدام از سرزمینی به سرزمینی دیگر پاس داده می‌شد، اما هرگز خودش را از تا نیانداخت و چون سحوری شبهای تار، اذان صبح سر ‌داد:
از کیست که استثمار دوام می‌یابد؟ از مـا. چگونه از شّر استثمار می‌توانیم راحت شویم؟ با تلاش و مبارزهِ خود مـا. پس اگر از پای افتاده‌ایم باید برخیزیم. برخیزیم و گامی پیش نهیم.