نگاه استبدادی مانع فعالیت احزاب

۹ آذر ۱۳۹۲

مسئولان باید معتقد به کار تشکیلاتی و وجود نهادهای مقتدر و توانمند سیاسی باشند و روی نظر کار‌شناسی احزاب حساب کنند، هم چنین خود ملت هم باید به این نتیجه برسند که کار حزبی موجب دردسر برای آن‌ها نخواهد بود.
همانگونه که امروز شناخته شده است، حزب پدیده‌ای مربوط به دوران مدرن است و هر پدیده‌ای که در شرایط زمانی و مکانی خاصی به وجود بیاید، اقتضائات خاص خودش را دارد.حزب در جامعهٔ مدنی یک دستگاه تشکیلاتی است، که افرادی هم فکر و هم نظر آن را تاسیس می‌کنند و تریبون بیان خواست‌ها و مطالباتشان قرار می‌دهند. کشور ما نیز مانند کشور‌ها و حکومت‌های دیگر جهان، برای سامان دهی امور و مسائل مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناچار به هماهنگی و همدلی بیشتر با صاحب نظران در زمینه‌های مختلف است.
در جامعهٔ امروز، حل مشکلات جامعه بدون وجود احزاب قدرتمند و به طور کلی تقویت پدیدهٔ تحزب ممکن نیست. از این رو ما هم مثل هر کشور دیگری ناچاریم که به این مسئله توجه خاصی داشته باشیم. ما هم برای ایجاد یک جامعهٔ مدنی مدرن، مناسب و قوی که افراد جامعه بتوانند از امکانات کشور به نحو احسن استفاده کنند و همچنین در مناسبات مختلف در ادارهٔ کشور سهیم باشند ناچاریم که این پدیده را در کشور خودمان تقویت کنیم.
حزب در جوامع دموکرات و جوامعی که حقوق بشر و دموکراسی ارکان اساسی آن است، ایجاد می‌شود. بدون وجود حزب، مجلس و دولت مقتدر وجود کامل نخواهند داشت و حزب نماد مردم و نماد قدرت مردم است. نظارت احزاب بر دولت و طرح خواسته‌های مردم، از وظایف احزاب است. امروز ما نتایج ناگوار عدم حمایت از تحزب را می‌بینیم. مانعی که بر سر راه تحزب تاکنون در جامعهٔ ما وجود داشته این است که مسئولین چون خودشان از طریق حزب به قدرت نرسیده‌اند و حزب را به عنوان یک ناظر و رقیب می‌دانند پس علاقهٔ خاصی به تشکیل احزاب ندارند. وقتی که یک دولت یا یک مجموعه یا مسئولین از وجود احزاب نگران و ناراضی باشند بنابراین نمی‌شود انتظار داشت که امکانات لازم را برای این مساله فراهم کنند. از اول انقلاب احزاب زیادی در ایران تشکیل شده ولی متاسفانه پایدار نبودند و گذرا و موقتی بودند. در جامعهٔ ما نه از طرف مردم و نه از طرف حکومت از احزاب پشتیبانی و حمایتی نمی‌شود.
حزب از نظر اقتصادی و سیاسی و منابع انسانی باید نیازمند دیگران نباشد و خود کفا باشد. از سوی دیگر اعضای حزب باید امنیت کامل داشته باشند. مثلا کسی که می‌خواهد عضو حزبی شود و بیم این را دارد که در آینده در پذیرش دانشگاه و استخدام ادارات دچار مشکل شود، جرات نمی‌کند که وارد حزب شود. تا زمانی که یک کار فرهنگی فراگیر و یک ارادهٔ قاطع و قوی از سوی مسئولین برای تشکیل احزاب نباشد و خود احزاب هم برآیند مثبت کاری خود را در جامعه نشان ندهند، هیچ حزبی در ایران نمی‌تواند به کار خودش ادامه دهد و پابرجا بماند.
مسئولان باید معتقد به کار تشکیلاتی و وجود نهادهای مقتدر و توانمند سیاسی باشند و روی نظر کار‌شناسی احزاب حساب کنند، هم چنین خود ملت هم باید به این نتیجه برسند که کار حزبی موجب دردسر برای آن‌ها نخواهد بود. اگر نگرانی مسئولین سوء استفاده از احزاب است مگر از دین در بعضی جوامع سوء استفاده نمی‌شود؟ اگر قرار باشد ما به دلیل احتمال سو استفادهٔ برخی افراد از پدیده‌های مختلف،از به کار بستن درست آن پدیده خود داری کنیم پس بهتر است از دین هم هیچ استفاده‌ای نشود، چرا که سو استفاده‌های زیادی از این پدیده می‌شود. به نظر من این بهانه‌ای است دست کسانی که کلا با پدیدهٔ تحزب مخالفند.
کسانی که خوی استبدادی هنوز در وجودشان هست و عادت به تک گویی،تمامیت خواهی،اقتدار طلبی و همچنین کسانی که تاکید بر عدم شفافیت در مسائل دارند و زیر بار نظارت مردم نمی‌روند و معتقد به جابجایی قدرت نیستند تمایلی به وجود احزاب در کشور ندارند.