با پایان ماراتن نفسگیر سه دور مذاکره در ژنو، بالاخره ایران از یکسو و شش کشور مهم جهان نیز از سوی دیگر به یک «برنامه اقدام مشترک» دست یافتند تا بر اساس آن، حرکت به سمت راهحل جامعی را در یک سال آینده آغاز کند. شاید بهترین توصیف برای این موافقتنامه، نتیجه برد – برد باشد. ۱+۵ میخواست مطمئن شود ایران توانمندی ساخت تسلیحات هستهای پیدا نمیکند و انکارهای دائم ایران برایش کافی نبود؛ از سویی دیگر، ایران هم میخواست تا حقوقش بر مبنای معاهده NPT محترم شمرده شده، حق غنیسازی در خاک خودش را داشته باشد.
فارغ از تفاسیر متعدد این روزها درخصوص دستاوردهای طرفین و آن چه از دست دادند، نگارنده تمرکزش را بر ۱۲ دستاوردی می گذارد که این برنامه اقدام مشترک برای ایران بهبار آورده است. یقینا کم و بیش به همین تعداد نیز دستاورد برای طرف مقابل حاصل شده و این همان تحقق معنای مذاکره برای رسیدن به نتیجهای با حاصل جمع غیر صفر است.
۱٫ پذیرش حق غنیسازی ایران: گرچه در متن، دو کلمه «حق» و «غنیسازی» در کنار هم قرار نگرفتهاند، بااینحال شکل اشاره به فرایند «غنیسازی» در دو بخش از متن برنامه عمل، هرگونه شکی نسبت به پذیرش این واقعیت از سوی کشورهای طرف مذاکره، که ایران میتواند در خاک خود غنیسازی انجام دهد، را از میان برمیدارد.
در بخش مقدمه برنامه آورده شده: «این راه حل جامع، ایران را قادر می سازد تا بهطور کامل از حقوق خود در بهرهگیری از انرژی هستهای برای اهداف صلح آمیز بر اساس مواد مرتبط در معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای و با رعایت تعهدات خود بر طبق معاهده از آن برخوردار شود. این راه حل جامع متضمن یک برنامه غنیسازی با تعریف مشترک و محدودیتهای عملی و اقدامات شفاف ساز به منظور تضمین ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای میباشد».
در بخش راه حل جامع نیز، گام نهایی را متضمن «یک برنامه غنیسازی {دانسته} که توسط طرفین تعریف میگردد».
۲٫ تحول در ساختار تحریم: در چند سال گذشته، روزی نبود که تحریمها تشدید یا تحکیم نشوند. برنامه عمل ژنو، سه تحول عمده در حوزه تحریمها ایجاد میکند: نخست، صراحتا در سه بند عنوان میدارد که در مدت زمان ششماهه برنامه عمل، شورای امنیت، آمریکا و اروپا تحریمهای جدید علیه ایران تصویب نخواهند کرد؛ دوم، بخشی از تحریمها شامل پتروشیمی، فلزات گرانبها و میزانی از تحریمهای مالی و مشکلات حاصل برای انتقال وجوه را برمیدارد؛ و سوم، دو بار در متن یادآوری میکند که هدف راهحل جامع، شامل یک فرایند متقابل و قدم به قدم است و به رفع همهجانبه تمامی تحریمهای شورای امنیت، تحریمهای چندجانبه و تحریمهای ملی مربوط به برنامه هستهای ایران میانجامد. این امر یکبار در مقدمه و بار دیگر در بخش عناصر گام نهایی راه حل جامع مورد اشاره قرار میگیرد.
۳٫ ایجاد سازوکار ناظر بر اجرای موافقتنامه: نکته مهم در سازوکار تعیین شده کمیسیون مشترک برای نظارت بر اجرای اقدامات میانمدت و بررسی مسائل آتی، حضور هماندازه و همرتبه جمهوری اسلامی ایران در کنار شش قدرت جهانی است. این عضویت، سبب ایجاد چارچوبی متوازنتر برای حل و فصل سوالات، مشکلات و سوءتفاهمها و ممانعت از کارشکنیها و سیاستبازیهای احتمالی خواهد بود. ضمن اینکه تاکید بر مسئولیت راستیآزمایی آژانس و همکاری آن با کمیسیون مذکور نیز بعد حقوقی و فنی موضوع را که ایران بارها به دنبال آن بوده، پررنگتر خواهد نمود.
۴٫ خارج نشدن اورانیوم غنیشده از خاک ایران: گرچه ایران برای اطمینانبخشی به طرف مقابل، پذیرفته تا نیمی از اورانیوم غنیشده ۲۰ درصدی خود را برای تولید سوخت راکتور تهران بصورت اکسید ۲۰ درصد درآورده و آنرا ذخیره کند و در همان حال مابقی اورانیوم ۲۰ درصدی خود را به موارد کمتر از ۲۰ درصد رقیق سازد،
با اینحال خارج نشدن حتی یک گرم از اورانیوم غنیشده ایرانی از ایران، موفقیت بزرگی برای این کشور است. این امر، بهویژه نیاز صنایع پزشکی و کشاورزی کشور را در شش ماه آتی به اورانیوم غنیشده تامین کرده، فرض وابستگی ایران به کشورهای تولیدکننده سوخت را کاهش میدهد.
۵٫ متوقف نشدن فعالیتهای هستهای ایران: تعهد ۱+۵ به پذیرش تداوم غنیسازی در حد ۵ درصد، آشکارا تداوم برنامه هستهای ایران را تضمین میکند. گرچه مقررات سختی برای عدم گسترش فعالیتهای هستهای ایران در بخش گام اول برنامه اقدام مشترک و برای شش ماه آتی ذکر شده، با اینحال در هیچکجای متن، سخنی از توقف نیست.
این درحالی است که ایران چندین سال قبل، برای اثبات حسننیت خود پذیرفته بود تا نزدیک به دو سال داوطلبانه تمامی فعالیتهای هستهای خود را به تعلیق درآورد. تعلیقی که مابهازای ملموسی برای ایران در پی نداشت.
۶٫ تداوم برنامه تحقیق و توسعه هستهای: این عبارت مندرج در بخش عناصر گام اول که عنوان داشته: «ایران برنامه تحقیق و توسعه تحت نظارت، ازجمله برنامه تحقیق و توسعه جاری غنیسازی خود را که با هدف انباشت اورانیوم غنی شده صورت نمیگیرد، ادامه خواهد داد»، نمایانگر پذیرش حق مسلم ایران درخصوص تحقیقات هستهای است که صراحتا در ماده ۴ معاهده منع گسترش مورد اشاره قرار گرفته است. این امر ضامن تداوم پیشرفتهای علمی ایران در حوزه هستهای خواهد بود.
۷٫ توقف فشار بر خریداران فعلی نفت ایران: نگاهی به روند خرید نفت خام از ایران توسط تعدادی از کشورهای آسیایی نشان از آن داشت که آنان طی دو سال گذشته، هر چند ماه یکبار با تهدید و تطمیع آمریکا مجبور به کاهش خریدهای نفتی خود میشدند.
در کنار آن، مشکل دیگر، سختتر شدن هر روز بحث بیمه و حمل و نقلِ همین میزان اندک نفت خریداری شده بود. بند نخست بخش مربوط به اقدامات داوطلبانه ۵+۱، این فشار را از روی خریداران فعلی برمیدارد. ضمن آنکه تداوم این فرایند بگونهای بود که خریداران را به مرور ناچار به جایگزین کردن تولیدکنندههای دیگر با ایران میکرد. این فرایند نیز با این بند متوقف خواهد شد.
۸٫ تعلیق تحریمهای پتروشیمی، خودرو و فلزات گرانبها: نکته مهم در این راستا، بیش از آنکه به رفع تحریمها از این دسته از اقلام بازگردد، به عبارت «تعلیق تحریم خدمات مربوطه» باز میگردد که در انتهای تمامی این عبارات تکرار شده است. این بدان معناست که چرخ صنایع بیمه، کشتیرانی و حمل و نقل هوایی که در ماههای اخیر تقریبا متوقف شده بود، مجددا به راه خواهد افتاد، هرچند سرعت اولیه آن کند باشد.
۹٫ کاهش تبعات انساندوستانه تحریمها: ایجاد یک کانال مالی برای از سرگیری تجارت امور انساندوستانه شامل مراودات تجاری مرتبط با تولیدات غذایی و کشاورزی، دارو، تجهیزات دارویی و مخارج پزشکی بیماران خارج از کشور، نگرانی بسیاری از فعالان حقوق بشر در زمینه تبعات جنبی تحریمها را کاهش خواهد داد. فراموش نکنیم که در دو سال گذشته، ارسال کمک از سوی سازمانهای غیردولتی و خیریه خارج از کشور به زلزلهزدگان استانهای شمالی ایران از سوی وزارت خزانهداری آمریکا، تا آن اندازه مهم بود که روزها به خبر نخست بسیاری از رسانهها تبدیل شده بود.
۱۰٫ ایجاد فضای مانور برای افزایش تجارت با اروپا: آخرین بند پیش از آغاز بخش عناصر گام نهایی راه حل جامع، این عبارت است: «افزایش آستانه برای اخذ مجوزهای اتحادیه اروپا جهت تبادلات مالی تجارت موارد غیرتحریمی تا مبلغ مورد توافق». گرچه این بند اندکی مبهم است، اما سخنان لوران فابیوس، وزیرخارجه فرانسه در روز ۲۵ نوامبر که خبر از احتمال گشایشهای تجاری میان ایران و اروپا از دسامبر ۲۰۱۳ میداد، بخشی از این ابهام را روشن ساخت. یقینا هرگونه تجارت دو و چندجانبه ایران با کشورهای اروپایی، آنچه آقای روحانی از آن به عنوان «ترک در سازمان تحریم» نام برد را واضحتر و کارامدتر میسازد.
۱۱٫ اعتماد بهنفس ایران در پذیرش بازرسیهای فزاینده: گرچه حجم و گستره بازرسیها و همچنین اقدامات شفافیتساز از سوی ایران در این برنامه عمل، بسیار زیاد است، اما این میتواند در دل خود فرصتی برای ایران فراهم سازد تا صلحآمیز بودن برنامه هستهای خود را که بر آن اصرار دارد، مجددا به اثبات برساند. حضور ایران در کمیسیون مشترک ناظر بر فرایند اجرای برنامه عمل، اینجا نیز اهمیت خود را نشان میدهد و میتواند دست ایران را برای نمایش صحیح نیات خود بازتر سازد.
۱۲٫ رفع سایه جنگ و تحریمهای فزاینده: این توافقنامه، فضای جنگ و تکرار عبارت «همه گزینهها بر روی میز است» را حداقل تا ۶ ماه از سر ایران و منطقه دور کرد. این فضا تبعات منفی زیادی برای کلیت منطقه داشت، از تداوم تنش روزانه و بازار پررونق ایرانهراسی، تا خریدهای سنگین نظامی کشورهای منطقه، به بهانه خطر ایران.
در مجموع، منافع این موافقتنامه منافعی تقسیمشده است، نه لزوما منافعی مشترک. هر دو طرف خواستههایی داشتند که با مذاکراتی سخت توانستند به بخشی از آن دست یابند. با اینحال شاید بتوان گفت مهمتر از همه اینها، بازگشت حس تفاهم، همکاری و درک مشترک میان ایران و غرب، بعد از چندین سال رشد دیوارهای بیاعتمادی و سوءظن بوده است.
در این مذاکرات، به آرامی و بدون هیاهو، تابوی روابط ایران و آمریکا شکسته شد و طرف ها تمرین مذاکره با رعایت احترام متقابل را کردند. در این فضا، حتی تلاش آمریکا برای آرام و متقاعد کردن اسرائیل، بیش از آنکه به نفع آن تمام شده باشد، تصویری از پررنگبودن هراس از تغییر در ساختارهای منطقهای را از آن به نمایش گذاشت.
این برنامه عمل، ابتدای یک راه بسیار طولانی است؛ راهی که میتوان به سهولت، احتمال هرگونه رویداد ناخوشایندی را در آن پیشبینی نمود. با اینحال یک چیز را نمیتوان انکار کرد: ایران و ۱+۵ راه مذاکره کردن با یکدیگر را پیدا کردهاند و این برای حل معضلات احتمالی آتی، دستاوردی بسیار مهم و کارآمد است.
طرفین صراحتا پذیرفته اند که علیرغم الزامات ناشی از قطعنامه های شورای امنیت در خصوص الزام ایران به تعلیق کامل برنامه هسته ای خود و همچنین وضع تحریمها، ایران می تواند در طول شش ماه نیز روند غنی سازی خود را تا سقف ۵ درصد به انجام برساند، این به معنی قبول ادامه روند غنی سازی در ایران است و به نحوی طرفین به سمت بی اثر کردن آثار قطعنامه های شورای امنیت پیش خواهند رفت.
۱۲ نکته مثبت توافقنامه ژنو برای ایران
۷ آذر ۱۳۹۲