تغییر برای برابری -برزیل در حال بررسی تصویب قانونی است که به "قانون کودک متولد نشده" موسوم است. وبسایت awid (انجمن پیشبرد حقوق زنان) گفتگویی با روزانجلا تالیب، هماهنگ کننده اجرایی انجمن کاتولیک های طرفدار حق انتخاب (CDD/BR) درباره تاثیر تصویب این طرح و طرح های مشابه بر حقوق جنسی، تناسلی و بهداشتی زنان SRHRs) ) و چالش های احتمالی که گروه های سیاسی مدافع مذهب در برابر مبارزه برای حقوق زنان بوجود می آورند، انجام داده است . چه نوع قانون سقط جنینی در حال حاضر در برزیل وجود دارد؟ قانون کیفری 1940 که هنوز هم در حال اجراست، در بخش یک فصل اول، سقط جنین را به عنوان جنایتی علیه انسان تعریف می کند. هرچند در ماده 128، زنان از مجازات در مورادی که حاملگی خطری برای زندگی مادر باشد و یا مواردی که زن به دلیل تجاوز حامله شده است، معاف کرده که این موارد باید به تایید پزشک برسد. قانون شماره 12.845/2013 مصوبه تاریخ یکم ماه آگوست سال 2013 توسط رییس جمهور، سرویس های مراقبت برای سقط جنین را تحت حمایت نظام مراقبت های بهداشتی ملی، در چنین مواردی مهیا می کند. گروه های مذهبی چه نقشی در پیشبرد و یا ممانعت از ارتقاء حقوق زنان در برزیل داشته اند؟ بنیادگرایی مذهبی یکی از موانع بهبود حقوق زنان در برزیل بوده است. این امر ناشی از تلاش همیشگی آنها برای تخطی از سکولاریزم حکومت است. نقطه عزیمت این نگاه، ایدئولوژی ای است که در آن هم خانواده و هم نهادهای سیاسی، با نگاهی محافظه کارانه نگریسته می شوند و در آن زنان کنترل شده و حقوق پایه ای شان نفی می گردد. بنیادگرایی در اعمال گروه های محافظه کار سیاسی تندرو (که شامل جریان هایی در پارلمان نیز می شوند) خود را نشان می دهد که با قانونگذاری و پیاده کردن سیاست عمومی، اعمال قدرت می کنند. ما شاهد فورانی از بنیادگرایی مذهبی و ظهور دوباره محافظه کاری اخلاقی و تبلور نابرابری جنسیتی هستیم. آنها در تلاشند حقوق زنان را مورد تعدی قرار داده و آنان را مورد پیگرد قضایی قرار دهند و همچنین مانع بهره مندی آنها از حقوق جنسی و تناسلی خود شوند. مثال های زیادی از استفاده چنین استراتژی هایی وجود دارد: تلاش برای ممانعت از توزیع وسایل پیشگیری اورژانس در بعضی از نقاط کشور، تلاش برای تصویب یک طرح در کمیسیون تحقیق پارلمان در باره ی سقط جنین، تلاش برای پیگرد قضایی نزدیک به ده هزار زن در ماتو گروسو دو سول (نام ایالتی در برزیل) به اتهام سقط جنین در یک کلینیک خصوصی، بحث و اعمال فشار به قصد جلوگیری از انتشار برنامه سوم ملی حقوق انسانی (PNDH3)، و ارائه طرح کودک متولد نشده در مجلس نمایندگان و تصویب آن در کمیسیون تامین اجتماعی و خانواده. ذکر این نکته نیز حایز اهمیت است که دولت فدرال برزیل خود عامل تعدی به سکولاریزم بوده است. برخی از مثال های اخیر در این مورد عبارتند از: توافقی که اخیرا بین دولت های برزیل و واتیکان منعقد شده که به مذاهب رسمی کاتولیک، امتیازات ویژه ای اعطا می کند مانند اجبار به آموزش دینی در مدارس دولتی که معمولا توسط مبلغان مسیحی-کاتولیک یا مسیحیان انجیلی- مورد استفاده قرار می گیرد (inter alia) و در تضاد آشکار با سکولاریزم است. در ماه می سال 2011 رییس جمهور دیلما روسف، در مورد بسته های آموزشی ضد همجنسگرا ستیزی (که شامل جزوات و ویدئوهای آموزشی میشد) که قرار بود برای مبارزه با تعصب علیه همجنسگرایان، دوجنسگرایان و تراجنسگرایان در مدارس دولتی توزیع شوند، تسلیم فشار گروه های بنیاد گرای مذهبی شد و توزیع این بسته ها را ممنوع کرد،این نشانه ای است از زیر پا گذاشتن آشکار سکولاریزم برزیل. قانون "کودک متولد نشده" چیست؟ طراحان این قانون اعضای جبهه مرکب دفاع از حیات در پارلمان هستند و در حال طرح این قانون در کمیسیون قانونگذاری، عدالت و شهروندی می باشند. پس از آن این قانون راهی سنا خواهد شد. طرح اولیه در سال 2010 در کمیسیون خانواده و تامین اجتماعی مجلس نمایندگان تصویب شد. در سال 2013 این طرح دوباره مطرح شد و به تایید کمیسیون امور مالی و مالیاتی قرار گرفت. طرح اولیه، جنین را به عنوان یک انسان به رسمیت می شناسد. این قانون محافظت از جنین هایی که در محیط های آزمایشگاهی به وجود آمده اند را تضمین می کند و از دست کاری، انجماد، انهدام و فروش جنین های انسان ممانعت می کند. این قانون همچنین مقدمات لازم برای مشاوره روانی دادن به زنان حامله قربانی تجاوز را که قصد نگه داشتن بچه را دارند، فراهم می کند و آن ها را برای اعطای فرزندشان پس از تولد به شخص دیگری کمک می کنند. در مورادی که فرد متجاوز شناسایی شده است، این قانون آن شخص را مجبور به پرداخت نفقه می کند و در مواردی که هویت این شخص مشخص نیست، دولت موظف است تا رسیدن فرزند به سن بلوغ، هزینه های زندگی او را بپردازد ("کمک هزینه تجاوز"). همچنین این قانون تضمین می دهد در صورت ناقص بودن جنین: "همه روشهای پیشگیرانه و درمانی موجود برای بهبود کودک و یا حداقل کردن ناتوانی هایش به کار گرفته شوند." اجبار زن به برقرای رابطه عاطفی با کسی که به او تجاوز کرده، بیرحمانه است. تنها نقشی که این قانون برای زن قائل است، تولید مثل است. این قانون هیچ توجهی به دیگر حقوق زنان ندارد از جمله حق مالکیت بر بدن که این حق را به زن می دهد که در صورت حاملگی ناخواسته دست به سقط جنین بزند. به تازگی طرحی به تصویب سنا رسیده و منتظر تایید رئیس جمهور است که مربوط به پروتوکلی است که باید در همه بیمارستان ها اجرا شود و درباره قربانیان تجاوز و آزار جنسی است. محتوای این طرح چیست و چه کسانی موافق و مخالف آن هستند؟ PLC 03/2013 در روز اول آگوست 2013 با تایید رئیس جمهور تبدیل به قانون 12.845/2013 شد. قانونی که حمایت تام از قربانیان خشونت های جنسی را اجباری می کند. برای جلوگیری از اجرای این قانون گروه های مذهبی شامل کنفرانس ملی اسقف های برزیل، مسیحیان انجیلی و روح گرایانی که در مجلس نمایندگان و در جامعه مدنی حضور داشتند، خواستار وتوی تبصره های چهار و هفت ماده 3 این قانون شدند. مخالفان این قانون می گویند که عبارت "پیشگیری از حاملگی"، بیان دیگری از جرم زدایی از سقط جنین است. همچنین تبصره هفت که درباره مطلع ساختن قربانیان از حقوق قانونی خود در مراکز درمانی است، توسط مخالفان نامناسب دانسته شد. کاتولیک ها، سازمان های فمینیستی، فمینیست های مستقل، نمایندگان پارلمانی انجمن زنان کنگره ملی و نمایندگان گروه های علمی روانشناسی و انسان شناسی، دوبار با وزرا دیدار کرده اند تا آن ها را متقاعد کنند که تصویب نکردن کلیت این طرح صحیح نیست. اولا این طرح فرصتی برای قانونمند کردن مراقبت از زنانی که به دلیل تجاوز حامله شده اند، ایجاد می کند. مراقبت از زنانی که قصد سقط جنین در سرویس های عمومی مراقبتی را دارند که تا کنون به دلیل فقدان قانون مربوط تحت کنترل وزارت بهداشت بوده است. ثانیا دلایل مطرح شده توسط مخالفان برای وتوی تبصره چهار نادرست است. چرا که این تبصره به توزیع داروهای اضطراری اشاره می کند و نهایتا تبصره هفت نیز یکی از حقوق مسلم افراد را نشان می دهد. چرا که محروم کردن افراد از اطلاعات قانونی که حق دانستنشان را دارند، ممکن نیست. ما در تحقق استراتژیمان برای انتشار اطلاعات مربوط به این وقایع در رسانه ها موفق بوده ایم. در مباحثات مربوط به سقط جنین ورود ادبیات مذهبی چقدر معمول است؟ و گروه های مذهبی در پروسه های قانونگذاری با چه چالش هایی مواجه هستند؟ در مباحثات مربوط به سقط جنین ادبیات مذهبی همواره حضور دارد. در حال حاضر جبهه مرکب پارلمانی طرفدار زندگی که مخالف سقط جنین است و جبهه پارلمانی مسیحیان انجیلی وجود دارند (با 73 عضو) که در پانزده ایالت فعال هستند و بیش از صد قاندگذار ایالتی دارند. این گروه برنامه هایی دارند برای تصویب قوانینی که سقط جنین در همه موارد جرم محسوب شود. همچنین این گروه جلوی پیشبرد قانونی را گرفتند که حقوق جنسی و تناسلی کارگران جنسی را مد نظر قرار می داد. در جامعه مدنی، جنبش ملی شهروندان طرفدار زندگی- برزیل بدون سقط جنین، بر رسانه های محافظه کار تسلط دارد. علاوه بر قدرت اقتصادی تندروهایی که خودشان را طرفداران حیات می دانند، تندخویی های فزاینده شان و لابی هایشان در کنار نمایندگان مجلس و قضات به طور روزافزونی از استراتژی هایی برای تهدید زنان و محدود کردن و مانع شدنشان از دستیابی به حقوق انسانی شان استفاده می کنند. نمونه های آن تعلیمات مذهبی در مدارس، مباحثات ضد حق انتخاب که بر پایه گفتمان های شبه علمی (غالبا با پایه های نادرست منطقی) و استفاده کردن از استدلال هایی که بر اساس منطقی سفسطه گرایانه پایه ریزی شده اند، در کنار استفاده از امکانات پلیس و قوه قضاییه است. باید به بحث درباره حقوق جنسی و تناسلی در رسانه ها هم با جوانان و هم با عموم مردم ادامه داد. همچنین باید به استفاده از روش های پارلمانی توسل جست تا اطمینان حاصل شود که گروه های بنیاد گرای مذهبی در تلاششان موفق نخواهند شد، تلاش برای عقب راندن حقوقی که زنان به سختی برایش مبارزه کرده اند. ترجمه زیر نویس دوم: ((مراقبت فوری ای که در همه ی بیمارستان هایی که در سیستم sus (سیستم درمانی متحد) وجود دارند، شامل سرویس های زیر می شوند: تبصره 4 جلوگیری از حاملگی، تبصره 7 اطلاع رسانی به قربانیان خشونت جنسی درباره حقوق قانونی و سرویس های درمانی ای که در دسترسشان است.))