در سوریه چه چیزی در انتظار کردهاست؟

۲۳ شهریور ۱۳۹۲

در حالی که رویدادهای سوریه، کماکان در صدر اخبار جهان قرار دارد، موقعیتِ خاص جغرافیایی-سیاسیِ اقلیت کرد در این کشور، بر دامنه‌ی پیچیدگی‌های کنونی در حل این مناقشات خونین افزوده است.

هم اکنون نیروهای کُرد، کنترل بخش‌های بزرگی از مناطق کرد‌نشین را در مرز میان سوریه با ترکیه در دست دارند. این مناطق شامل عفرین و عین‌العرب (کوبانی) در شمال و رأس‌العین (سری کانیه) در شمال شرق کشور می‌شود که از تابستان پیش ( ژوئن ۲۰۱۲) در دست نیروهای کرد است. نمی‌توان گفت که اکثر مناطق کرد‌نشین، تحت یک محاصره‌ مستمر قرار دارند؛ مراکز جمعیتیِ عرب‌ها و نیز سایر گروه‌های نژادی هم در این مدت، دستخوش تغییر و تقسیم‌ بوده‌اند.
مانند سایر مناطقی که در دست شورشیان قرار دارد، کردها هم در مناطق خودشان، زمام امور را در دست دارند. این کنترل و تسلط بر اوضاع، نمودهایی هم مانند فراهم‌ بودن امکان تحصیل به زبان کردی به همراه داشته است. «یگان حافظان خلق» که مخفف آن به کُردی YPG می‌شود. [۱]  از اعتماد گروه‌های مختلف در این مناطق برخوردار است.

برخی از گروه‌ها چون «حزب اتحادیه دموکرات سوریه» از گسترش دامنه‌ی درگیری‌ها یا دخالت‌های نظامی نیروهای خارجی حمایت نمی‌کنند. همین  باعث به وجود آمدن اختلافاتی بین آن‌ها و آن دسته از گرو‌ه‌هایی در اپوزیسیون شده است که خواهان گسترش درگیری‌‌ها از جمله دخالت نظامی نیروهای خارجی علیه رژیم اسد هستند.

برخی از گروه‌ها، فرضاً «حزب اتحادیه دموکرات سوریه» (PYD) از گسترش دامنه‌ی درگیری‌ها یا دخالت‌های نظامی نیروهای خارجی حمایت نمی‌کند. همین امرهم باعث به وجود آمدن اختلافاتی میان آن‌ها و آن دسته از گرو‌ه‌هایی در اپوزیسیون شده است که خواهان گسترش دامنه‌ درگیری‌‌ها از جمله دخالت نظامی نیروهای خارجی علیه رژیم اسد هستند.
طی یکسال‌ گذشته، بر اهمیت پیروزی و تسلط کردها به عنوان “یک گروه مخالف رژیم اسد” افزوده شده است. گرچه کماکان این پرسش اساسی بی‌پاسخ مانده که چه آینده‌ای در انتظار کردهای سوری است؟
هرچند سال پیش، اختلاف‌های زیادی میان نیروهای کرد دیده می‌شد، اما این اختلاف‌ها به درگیری میان آن‌ها نیانجامید. در تابستان گذشته (ژوئن سال ۲۰۱۲)، با میانجی‌گریِ دولت محلی کردستان [۲] توافق‌نامه‌ای امضا شد که از بطن آن «کمیته عالی کردها» بیرون آمد؛ کمیته‌ای که توانست تمامی احزاب اصلی کرد را گرد هم آورد.
«حزب اتحادیه دموکرات»( ۳) و «شورای ملی کردها» (۴) – که خود متشکل از احزاب سیاسی کوچک‌تر است – از جمله گروه‌های این ائتلاف هستند که توانسته‌اند نوعی حکم‌رانی و اعمال قدرت را در مناطق کرد‌نشین سوریه به کاربندند و البته همزمان با فعالان و پیش‌مرگه‌های YPG (یگان حافظان خلق) نیز همکاری ‌کنند.
کردهای سوری، اسلامیست‌ها و سایر نیروهای فعال
کردهای سوریه، تنها یک اقلیت کوچک – حدوداً ده درصدی از جمعیت- هستند و همین امر هم باعث شده فاقد آن قدرت سیاسی-نظامی باشند که برای تاثیرگذاری در نتیجه‌ نهایی این منازعات لازم است. حقیقت ماجرا اینجاست که آینده‌ کردها در سوریه، تا اندازه‌ زیادی بسته به رابطه‌‌‌ آنها با سایر گروه‌های اپوزیسیون و نیزعملکرد «نیروهای منطقه‌ای» دارد.
واقعیت امر هم این است که احزاب سیاسی کرد در سوریه، از پای‌گیری یک دولت مستقل کرد، آن طور که فرضاً برای کردها «خودمختاری» به ارمغان آورد دفاع نمی‌کنند؛ بلکه به نظر می‌رسد که هدف محوریشان، برقراری یک دموکراسی کثرت‌گرا و به رسمیت شناختن حقوق تمامی گروه‌های نژادی و نیز اقلیت‌های محلی در داخل مرزهای سوریه باشد.
علاوه بر این، برخی از گروه‌ها، فرضاً «حزب اتحادیه دموکرات سوریه» (PYD) از گسترش دامنه‌ی درگیری‌ها یا دخالت‌های نظامی نیروهای خارجی حمایت نمی‌کند. همین امرهم باعث به وجود آمدن اختلافاتی میان آن‌ها و آن دسته از گرو‌ه‌هایی در اپوزیسیون شده است که خواهان گسترش دامنه‌ درگیری‌‌ها از جمله دخالت نظامی نیروهای خارجی علیه رژیم اسد هستند.

واقعیت امر این است که کردها نتوانسته‌اند مانع کشتار، سربریدن‌ها و آدم‌ربایی‌های نیروهای «جبهة النصرة» در میان شهروندان کرد شوند.

از سویی دیگر، از اکتبر سال ۲۰۱۱ «حزب اتحادیه دموکرات سوریه» یا همان PYD در هم‌سویی با سایر نیروهای چپ، در ائتلافی شرکت کرد که «کمیته همکاری ملی برای تغییرات دموکراتیک» نام دارد. این جابجایی‌ها و صف‌آرایی‌های تازه بر دامنه‌ اختلافات حاکم افزوده است.
سال پیش اتفاق دیگری هم افتاد: گسترش نفوذ گروه‌های «جهادی» در مناطق تحت کنترل شورشیان، هم‌زمان بود با افزایش چشم‌گیر حملات این گروه‌ها در بخش‌هایی که در دست کردها قرار داشت. به ویژه، از نیمه‌های ژوئیه امسال، هنگامی که درگیری‌های شدیدی میان نیروهای «جبهة النصرة» وابسته به القاعده و پیش‌مرگه‌های  YPG (یگان حافظان خلق) در راس‌العین یا سِری‌کانیه رخ داد.

در حال حاضر هم این درگیری‌ها، در بخش‌های زیادی از منطقه در جریان است و نیروهای YPG در حال دفاع از مواضع‌شان هستند. اما به رغم مقاومتی که در برابر نیروهای جهادی می‌شود، واقعیت امر این است که کردها نتوانسته‌اند مانع کشتار، سربریدن‌ها و آدم‌ربایی‌های نیروهای «جبهة النصرة» در میان شهروندان کرد شوند. [۵] حملات و درگیری‌های اخیر، به روشنی نشان داد که این خطر وجود دارد که کردها هم به سادگی وارد این کارزار وحشیانه‌ جنگ داخلی شوند و نهایتاً کشمکش‌ها، سمت‌وسویی نژادی یابند.
هجوم اخیر پناهندگان کرد سوری به کردستان عراق، به تنهایی می‌تواند گویای میزان ناامنی‌ها و دل‌نگرانی‌هایی باشد که کردها نسبت وضعیت خود در سوریه دارند. گفته می‌شود که رقابت بر سر منابع و تلاش برای به دست گرفتن کنترل شهرهای و مناطقی که از موقعیتی استراتژیک مناسبی برخوردارند، از انگیزه‌های اصلی حملات «جبهة النصرة» و گروه موسوم به «دولت اسلامی عراق و شام» است. (ISIS) [۶]هرچند که در کنار این دلایل باید به دلایل پنهان ایدئولوژیک و تنش‌ها و تفاوت‌های قومی هم اشاره کرد.

گفته می‌شود که رقابت بر سر منابع و تلاش برای به دست گرفتن کنترل شهرهای و مناطقی که از موقعیتی استراتژیک مناسبی برخوردارند، از انگیزه‌های اصلی حملات «جبهة النصرة» و گروه موسوم به «دولت اسلامی عراق و شام» است.

واقعیت امر این است آنچه «جهادی‌ها» از تاسیس یک دولت اسلامی در منطقه می‌طلبند، در تقابل مستقیم با خواست‌ کردها در طرح‌ریزی یک سوریه‌ی دموکرات و کثرت‌گرا قرار دارد. مواضع اخیر جهادی‌ها، به شکل فزاینده‌ای «سکولاریسم» نیروهایی نظیر PYD و دیدگاه‌های آن‌ها در قبال برابری جنسیتی را هدف قرار داده است.
علاوه بر کردهایی که مشخصاً در مناطق کردنشین سوریه ساکن هستند، شمار قابل ملاحظه‌ای از آنان در حلب و مناطق اطراف آن زند‌‌گی می‌کنند. از آغاز سال ۲۰۱۲، نیروهای کرد با تشکیل هسته‌ نظامی «جبهة الأکراد»، از تشکیلات «ارتش آزاد سوریه» (FSA) [۷] جدا شد‌ه‌اند و مستقل عمل کرده‌اند.
از ژوئیه ۲۰۱۳ هم به خاطر حملات مکرر جهادی‌ها و نیروهای اسلامی در مناطق کردنشین و حلب، رابطه‌ ارتش آزاد سوریه و جبهة الأکراد، به سردی گراییده است.
در پیوند با همین مسائل، به این نکته هم باید اشاره کرد که ارتباط میان نیروهای کرد با سایر گروهای اپوزیسیون سوریه، کم‌وبیش «خصمانه» نیست. با این حال، «شورای ملی سوریه» (SNC) [۸] در جایگاه نماینده‌ی اصلی اپوزیسیون، در جلب و ادغام کرد‌ها در این تشکیلات ناکام بوده است. هرچند که برخی از نمایندگان کرد در این شورا حضور داشته‌اند، اما هم‌اکنون، نه «حزب اتحادیه دموکرات سوریه» (PYD) در این تشکیلات نماینده دارد و نه «شورای ملی کردها». (KNC)
اخیراً «شورای ملی سوریه»  (SNC) بر تلاش‌های خود برای جذب گروه‌های کرد به داخل این تشکیلات افزوده است و در همین ارتباط هم دیدارهایی بین نمایندگان دو طرف صورت گرفته است. هرچند هنوز روشن نیست که آیا «شورای ملی سوریه» قادر خواهد بود پاسخی به گرایش‌های خودمختاری در نزد کردها و از آن مهم‌تر، برخورد با تهدیدهای روزافزون «جبهة النصرة» و تشکیلات موسوم به «دولت اسلامی در عراق و شام» (ISIS) بدهد یا نه.
دولت ترکیه و مسئله‌ی کردهای سوریه
مطالبات کردهای سوریه در راستای خودمختاری، با سوَءظن و بدگمانی مقامات ترکیه همراه است؛ مقامات ترک، وجود چنین گرایشاتی را زمینه‌‌ساز تجزیه سوریه می‌دانند. نگرانی ترک‌ها از آنجا است که «حزب اتحادیه دموکرات سوریه» (PYD) که می‌تواند نقش مهمی را در دولت احتمالی در این منطقه بازی کند، به لحاظ نظری به «حزب کارگران کردستان» ترکیه یا همان (PKK) نزدیک است.
صالح مسلم نایب رئیس اتحادیه دموکرات سوریه
ترکیه از این واهمه دارد که در صورت تحقق چنین وضعیتی، بر قدرت PKK به عنوان یک بازیگر منطقه‌ای افزوده شود و لاجرم تحت چنین فشارهایی، مجبور شود بیش از گذشته حقوق سیاسی اقلیت کرد را تضمین کند.
البته افزایش مشروعیت بین‌المللیِ «اتحادیه دموکرات سوریه»، به گفته “صالح مسلم”، نایب رییس این تشکیلات، موجب شده است که دولت ترکیه، سیاست‌های خصمانه‌ ملایم‌تری را در قبال مسئله‌ کردهای سوری به کاربندد و به دنبال آن در پی راه‌حل‌هایی باشد که بر پایه‌ گفت‌وگو استوارند. صالح مسلم این صحبت‌ها را در دیدارهایی که در ماه‌های اوت و ژوئیه امسال از ترکیه داشت بیان کرد.

نگرانی ترک‌ها از آنجا است که «حزب اتحادیه دموکرات سوریه» که می‌تواند نقش مهمی را در دولت احتمالی در این منطقه بازی کند، به لحاظ نظری به «حزب کارگران کردستان» ترکیه یا همان پ ک ک نزدیک است.

به نظر می‌رسد که نتیجه‌ این دیدارها امیدبخش بوده است؛ به ویژه اگر به این نکته هم توجه کنیم که دولت ترکیه پیش‌تر سوریه را تهدید کرده بود که اگر کرد‌های سوری، برابر موازین «حزب اتحادیه دموکرات سوریه»، تشکیلاتی خودمختار به راه اندازند، به این کشور حمله خواهد کرد.
البته هنوز زود است که نسبت به تغییر سیاست ترکیه در قبال کردهای سوری – دست‌کم در آینده‌ نزدیک – امیدوار باشیم. دلیل این امر هم روشن است: به نظر می‌رسد که سیاست ترکیه در قبال کردهای سوریه، پیرو همان سیاست کلی باشد که این کشور در قبال کردهای خودش و درگیری‌های آنجا دنبال می‌کند.
در دهه‌ پیش، ترکیه به رغم فراهم بودن فرصت‌های با ارزشی برای حل مسئله‌ کردها، در طرح‌ریزی یک ساختار سیاسی لازم به منظور عبور از این بحران و نهایتاً خاتمه دادن به آن موفق عمل نکرده است. تاکنون، سیاست ترکیه این بوده است که «اعطای حقوق به اقلیت کرد»، به نوعی قطره‌چکانی و ذره‌ذره صورت گیرد.
هرچند به راه انداختن شبکه‌ کردی‌زبان تلویزیونی TRT۶  (ژانویه سال ۲۰۰۹) و نیز تاسیس دانشکده‌هایی در برخی از دانشگاه‌های دولتی این کشور برای پژوهش و آموزش زبان کردی، از قدم‌های مهمی بوده است که دولت ترکیه در سال‌ها اخیر برداشته است اما با این وجود، دولت ترکیه کماکان در برابر مطالبات اصلی کردهای این کشور، در زمینه‌ تمرکززدایی، خودمختاری، به رسمیت شناختن زبان کردی و حق تحصیل به این زبان، مقاومت می‌کند.
واقعیت این است که به رسمیت شناختن هویت کردی و حقوق مرتبط با آن در ترکیه، محتاج تغییراتی گسترده در هویت خود ترکیه به مثابه یک دولت است. این امر هم تنها زمانی محقق خواهد شد که برای آغاز گفت‌وگوی مجدد، بر سر برخی از مفاهیم کلیدی نظیر «شهروندی»، «حقوق جهان‌شمول»، «گروه‌های خاص» و «گروه‌های اقلیت»، نوعی توافق و تمایل جمعی در جامعه دیده شود.
بحث‌ها و گفت‌وگوهایی که تاکنون در عرصه عمومی در ترکیه مطرح بوده ، بازگوکننده‌ ریشه‌داری و سرسختی «ناسیونالیسم ترکی» و تردید آن در پذیرش مشروعیت مطالبات کردها است.
پناهندگان کرد سوری در اقلیم کردستان عراق
به رغم این که به نظر می‌رسد خواست خودمختاری دوفاکتوی کردهای سوری (de facto autonomy ، (۹ ( در حال تعمیق و گسترش است – و برخی از نیروها هم دارند بر روی آن فشار میاورند- اما کردهای سوریه در نهایت ترجیح می‌دهند که به دنبال رسیدن به تعادلی هرچند ظریف و شکننده در موقعیت نامشخص کنونی باشند. برای بسیاری از کردها، «امکان خودمختاری»، در واقع نوید دهنده سرآمدن دورانِ طولانی سرکوب است. دورانی که از پس آن، دیگر می‌توانند سرنوشت خود را، خود در دست بگیرند.
مناسبات نیروهای کرد با هم در خاورمیانه
بحث از خودمختاری کردهای سوریه و صحبت از چنین گزینه‌ای، به بحث‌های عمومی‌تری درباره‌کردها و موقعیت آن‌ها در خاورمیانه دامن زده است. در پیوند با همین موضوع، آنچه به ضرس قاطع می‌توان گفت این است که کرد‌ها ظرف یک دهه‌‌ گذشته، برنفوذ خود در منطقه خاورمیانه افزوده‌اند. واقعیت امر این است که با تقویت خودمختاری کردهای عراق، امکان شکل‌گیری یک دولت مستقل کرد در وضعیت فعلی وجود دارد، موقعیتی که در ذات خود، پتانسیل برهم زدن مرزهای منطقه‌ای را دارد.
مضاف بر این، وجود یک نهاد خودمختار کرد  در منطقه، نظیر حکومت اقلیم کردستان عراق، به کردها این فرصت و امکان را داده است تا بتوانند ساختار و چهارچوب محلیِ تازه‌ای را برای تحقق مطالبات خود در منطقه‌ خاورمیانه فراهم آورند.
از سویی دیگر، روند جاری صلح در کردستان ترکیه اگر با موفقیت به پایان برسد، خود بسیار حائز اهمیت است؛ این روند نه فقط به دگرگونی‌های گسترده‌ای در سیاست‌های منطقه‌ای می‌انجامد، بلکه به نوبه خود می‌تواند انگیزه‌ای برای حل مسالمت‌آمیز مناقشات کردها در سایر نقاط، از طریق احقاق و رعایت حقوقشان – البته در داخل مرزهای موجود- باشد.
از این روی به نظر می‌رسد که رشد و توسعه هر یک از مناطق کردنشین، می‌تواند تاثیر مثبتی بر حل مسالمت‌آمیز مسئله‌ کردهای سوریه بگذارد. هرچند که تاثیرگذاری نیروهای کرد – به مثابه یک بازیگر مطرح منطقه‌ای- به طور مشخص، منوط به اتخاذ یک «موضع مشترک» است. امری که خود متقابلاً نیازمند هم‌گرایی‌های بیش‌تر در میان گروه‌های مختلف کرد است.
در سال‌های دهه‌ ۹۰ رقابت‌ میان گروه‌های مختلف کرد، به درگیری‌هایی میان آن‌ها انجامید. اما اخیراً نیاز به همکاری بر سر اهداف مشترک، به هم‌گرایی‌ها و اتحادهایی میان محافل و حلقه‌های مختلف سیاسی در کردستان منتهی شده است. حال باید منتظر ماند و دید که آیا به واقع این امر محقق خواهد شد یا نه؟
گردهمایی «کنگره‌ ملی کرد» در نوامبر امسال در اردبیل عراق را می‌توان به مثابه‌ نقطه‌ عطفی تاریخی در این زمینه قلمداد کرد. تا به حال، نمایندگانی از احزاب اصلی و سازمان‌های غیردولتی کردِ عراق، ایران، ترکیه و سوریه در جلسات مقدماتی کنگره شرکت کرده‌اند. در این نشست‌ها سعی شده است؛ یافتن و ارائه‌ رویکردی پان-ترکی در مواجه با خطری که کردهای سوریه را تهدید می‌کند، در دستور اصلی کار قرار گیرد.
منبع: جدلیه
پانویس‌ها:
[۱]: Yekîneyên  Parastina Gel
[۲]: Hikûmetî Herêmî Kurdistan
[۳]: Partiya Yekîtiya Demokrat
[۴]: The Kurdish National Council
[۵]: اسم کامل این گروه اسلامی «جبهة النصرة لأهل الشام» است که گفته می‌شود به القاعده متمایل است و از ژانویه سال ۲۰۱۲  وارد جنگ‌های داخلی سوریه شده است. (توضیح از مترجم)
[۶]: «الدولة الاسلامیة فی العراق والشام‎» هم متشکل از چندین گروه‌ تندروی سنی‌مذهب است که در سال ۲۰۰۶ درعراق تشکیل شد و هم‌اینک در قالب جنگ‌های داخلی سوریه علیه رژیم اسد فعال است. (توضیح از مترجم)
[۷]: The Free Syria Army
[۸]: The Syrian National Council
[۹] در عرف حقوق بین‌الملل، شناسایی دوفکتو (de facto) به معنای شناسایی غیررسمی، ناقص یا موقتی یک حاکمیت یا وضعیت موجود است. شناسایی دوفاکتو در برابر شناسایی دوژور (de jure) قرار دارد که به معنای شناسایی کامل و حقیقی و احتمالاً برقراری رابطه‌ی دیپلماتیک میان دو طرف است. (توضیح از مترجم)