در دوره ی بیماری دکتر ابراهیم یزدی و قبل از سفر ایشان برای معالجه ، با دوست گرانقدرم اقای مهندس نعیمی پور به ملاقاتش رفتیم. ارام بود و با گرمی تمام از حضورمان استقبال کرد و کمی حال و احوال کردیم . من بعد از ازادی ام با او ملاقاتی نداشتم و شاید بشاشت و خوشحالی و چاق سلامتی وی با دیدنم این حس را در من بوجود اورد که او نیز خوشحال شد این نگاه و رفتار تا اخر دیدار گرمایی خاص را در من می دمید. دوستان دیگری هم بودند و از هر دری سخنی ، هم از بیماری و لزوم سفر برای معالجه گفت و هم ذکر برخی خاطرات کوتاه . هنگام خداحافظی نیز برخاست و مارا مشایعت کرد، گرم و صمیمی . چون بنا بود که ابتدا به امریکا برود.. از او سوال میکردیم و او میگفت که دیدار فرزندان و معالجه را در برنامه دارم .پرسیدم دکتر در امریکا پس از دیدار و معالجه میمانید یا بر می گردید و او گفت برمی گردم....فکر نمیکردم که اینک باید به سوگ او بنشینیم. اگر چه من و امثال من در مواضع سیاسی گذشته مان با مرحوم بازرگان و مرحوم یزدی و نهضت ازادی اختلاف دید و زاویه نگرش متفاوت داشتیم . اما واقعا خلوص و سلامت و ایمان و اعتقاد انان به اسلام و ایران را ارج مینهم و رفتنش را باور ندارم. شاید همین ناباوری بود که ابتدا که خبر فوت ایشان راشنیدم با دیدن تکذیبیه ی مهندس توسلی متوجه نشدم که ان خبر احتمالا تاریخ گذشته است و بلافاصله چون خبر منبع داشت ان تکذیبیه را نقل کردم . ولی با اندکی سرچ در خبرگزاری ها دریافتم که متاسفانه خبر رحلت ان مرد بزرگ سیاست و اخلاق واقعیتی است که از ان گریزی نیست.
روحش شاد و یادش گرامی .
داوود سلیمانی : آخرین دیدار با ابراهیم یزدی
۶ شهریور ۱۳۹۶