آن ۵۷ روز لعنتی!۲۹ فروردین ۱۳۹۶همشهری دو - فرزانه شهامت: «بچهام است آخر، دوستش دارم... خیلی دوستش دارم. اگر یکساعت او را نبینم میمیرم...» «فاطمه» تقلا میکند تا مادرانگیاش را در ظرف کلمهها جای دهد؛ اما دریا را که نمیشود در کاسهای کوچک گنجاند. 0000