آیتالله سیدعلیمحمد دستغیب در نامهای به رییس قوه قضاییه درباره سخنان اخیر او در باب عدم موضوعیت بحث آشتی ملی نوشت: «آشتی ملی موضوع دارد. موضوعش کنارهگیری عده بسیاری از نظام است و راه آشتی ملی آزاد کردن امثال میر حسین موسوی و خانوادهاش و حجهالاسلام و المسلمین کروبی و آزادی حجهالاسلام و المسلمین خاتمی و زندانیان سیاسی که انگشت شمار نیستند؛ و پس از آن عمل به قانون اساسی بطور کامل و تمام.»
به گزارش کلمه، این مرجع عالیقدر در نامه خود مواردی را ذکر کرده است که لزوم آشتی ملی را تاکید کرده و به مواردی اشاره میکند که مردم با انتخابهای خود نشان دادهاند نظری خلاف بر نظر حاکمیت دارند اما همچنان با بیتوجهی مواجه هستند. آیتالله العظمی دستغیب مواردی مانند انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲، انتخابات مجلس و خبرگان را در این باره مثال میآورد.
او در بخشی از نامه خود خطاب به رییس قوه قضاییه تاکید میکند که عملکرد مسوولان نظام و همفکران ایشان در حکومت باعث شده مردم از دین زده شوند و راه حل برطرف کردن این مشکل را قبول انتقادات ناصحانه و خیرخواهانه میداند و آورده است: «منظور شما از اختلافات اساسی چیست؟ ممکن است گفته شود: «عده ای به خاطر عملکرد دستگاه به خصوص روحانیون از دین زده شدند.» البته که چنین است و کم هم نمیباشند بخصوص در جوانها. به کرات از طرف صدا و سیما در این باره آمارگیری شده که بعضاً ارقام وحشتناک است و حتماً خود شما خوب اطلاع دارید. راه جلوگیری از این دینزدگی قبول انتقادات ناصحانه و خیرخواهانه از طرف شما و تابعین شما است و نیز ممکن است گفته شود: « عدهای هم باز به خاطر عملکرد دستگاه، از جمهوری اسلامی کنار رفتهاند» که این هم هست و طبق آمار متأسفانه در تمام اقشار ملت مشهود است. و علاج آن هم پذیرفتن انتقادات و تغییر روش از ناحیه دستگاه است.»
متن کامل نامه آیتاللهالعظمی سیدعلیمحمد دستغیب به آملی لاریجانی را در زیر بخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور قوه قضاییه جناب لاریجانی
سلام علیکم
شما در تاریخ ۲۵/۱۱/ ۱۳۹۵ در صدا و سیما فرمودید: «آشتی ملی را نامطلوب نمیدانم امّا معتقدم در کشور ما موضوع ندارد. عده ای در جریان فتنه از مردم جدا شدند، مشکل از مردم نیست مشکل از آن ها است که از مردم جدا شدند. اگر جداشدگان از مردم حق طلب باشند راه برای اصلاح باز می شود لذا اولین گام این است که دست از فتنه گری بردارند و اشتباه خود را بپذیرند. آشتی ملی جایی موضوعیت دارد که اختلافات اساسی وجود داشته باشد میان مردم فهیم و بصیر ما چه اختلاف و تفرقهای است که نیازمند آشتی ملی باشند.»
این سخنان شما بود که بعضی افراد جوابهای خوب و منطقی به آن دادهاند. ما هم به عنوان نصیحت و خیرخواهی خوب است مطالبی حق طلبانه خدمتتان معروض داریم. شما میفرمایید “آشتی ملی (که البته مطلوبتان هست) جایی موضوعیت دارد که اختلافات اساسی وجود داشته باشد.” منظور شما از اختلافات اساسی چیست؟ ممکن است گفته شود: «عده ای به خاطر عملکرد دستگاه به خصوص روحانیون از دین زده شدند.» البته که چنین است و کم هم نمیباشند بخصوص در جوانها. به کرات از طرف صدا و سیما در این باره آمارگیری شده که بعضاً ارقام وحشتناک است و حتماً خود شما خوب اطلاع دارید.
راه جلوگیری از این دینزدگی قبول انتقادات ناصحانه و خیرخواهانه از طرف شما و تابعین شما است و نیز ممکن است گفته شود: « عدهای هم باز به خاطر عملکرد دستگاه، از جمهوری اسلامی کنار رفتهاند» که این هم هست و طبق آمار متأسفانه در تمام اقشار ملت مشهود است. و علاج آن هم پذیرفتن انتقادات و تغییر روش از ناحیه دستگاه است.
عدهای هم که نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی را قبول دارند و دوست ندارند که خدای ناکرده این نظام متلاشی شود، میگویند چرا به قانون اساسی عمل نمیشود؟ چرا به انتقادات ناصحان گوش داده نمیشود و چراهای بسیاری که بعضاً به محضرتان تقدیم میگردد.
خوب پس آشتی ملی موضوع دارد. موضوعش کنارهگیری عده بسیاری از نظام است و راه آشتی ملی آزاد کردن امثال میرحسین موسوی و خانوادهاش و حجهالاسلام و المسلمین کروبی و آزادی حجهالاسلام و المسلمین خاتمی و زندانیان سیاسی که انگشت شمار نیستند؛ و پس از آن عمل به قانون اساسی بطور کامل و تمام.
آن وقت خواهید دید که هیچ احتیاجی به حصر و زندانهای آن چنانی نیست؛ که متأسفانه بعضاً مملوّ است و نیاز به احداث ساختمانهای جدید دارد. و دیگر نیز احتیاج به رعب و وحشت در مردم و یا تکرار رفتارهای خشونتبار سال ۱۳۸۸ و یا خارج کردن افراد و جمعیتها از صحنه با شعارهای مرگ بر ضد ولایت فقیه، آمریکایی، انگلیسی و امثال آن نیست. این می شود آشتی ملّی.
برای یادآوری موضوع که خود هم خوب میدانید به چند موضوع از گذشته نظر کنیم:
۱٫ در انتخابات ۱۳۸۸ نفرات شما با تمام توان بسیج شدند که آقای احمدی نژاد رأی بیاورد، اکثریت میل به آقای سید میرحسین موسوی داشتند امّا با وجود قریب نوزده میلیون رأی آقای موسوی (بنابر آنچه بعضی از برادران اطلاعات خبر دادند و از قرائن نیز آشکار بود) در مقابل چهار میلیون رأی دیگری، چون نظر شما دیگری بود او مورد قبول واقع شد. و شما هم به راهپیمایی آرام مردم قریب به سه میلیون نفر اعتناء نکردید و شد آنچه شد.
۲٫ در انتخابات ۱۳۹۲ کاندیدای شما قریب سه تا چهار میلون رأی و در مقابل آقای روحانی مورد تأیید مرحوم آیتالله هاشمی و حجهالاسلام والمسلمین خاتمی بیش از هیجده میلیون رأی آورد.
۳٫ در انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان با وجود قیچی نظارت استصوابی و حذف بسیاری از افراد خوب و ذیصلاح، باز هم لیست شما رأی نیاورد و لیست امید رأی آورد و در تهران مرحوم آیتالله هاشمی نفر اول شد با رأی بسیار بالا، و حتی دو نفر که از ارکان شما بودند نیز رأی نیاوردند و موجب تأسّف و تأثّر شما شد.
۴٫ در راهپیمایی های ۲۲بهمن سالهای گذشته بعد ازجریان سال ۱۳۸۸ شرکت مردم محدود بود، اما امسال در ۲۲بهمن۱۳۹۵ که حجه الاسلام والمسلمین خاتمی ترغیب در راهپیمایی نمود شرکت مردم چشمگیر بود.
۵٫ در تشییع جنازه مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی بلندگوهای بسیار قوی شما در خیابان ها به نفع شما شعار میدادند، معذلک صدای اکثر مردم نیز آشکار بود که میگفتند: «این همه لشکر آمده به عشق اکبر آمده»، با وجودی که آن مرحوم از نظر شما ممنوع التصویر و تقریباً مطرود بود، اما مورد محبت و احترام اکثریت مردم دوستدار انقلاب بود، چون از حقّ آنها دفاع میکرد. از جمله در این اواخر اصرار داشت که رئیس جمهور منتخب شما محاکمه شود تا معلوم شود اموال و پولهای مردم کجا رفته و صرف چه مصارفی گردیده که ناگهان خبر فوت ناگهانیش رسید، و دستگاه مخصوص شما سریعاً دستور کفن و دفن وی را صادر کرد، پس موضوع آشتی ملّی وجود دارد. لطفاً و خواهشمندانه انکار نفرمایید.
آری مردم فهیم و بصیرند؛ چون انقلاب خود که حاصل هزاران شهید و جانباز از خودشان است را دوست میدارند و نمیخواهند به خشونت و ناامنی همانند بعضی از کشورهای مجاور مبتلا شوند. اما شما توجه نمیکنید؛ نه اینکه نمیدانید، می دانید و توجه نمی کنید.
آقای محترم شما که میفرمایید تمام اصول و فروع مسائل قضاء را در ذهن دارم، متهّم ادعا دارد: من فتنهگر نیستم و دلایل شما اشتباه است و مرا در منظر مردم محاکمه کنید تا جواب اتهامات را بدهم. چگونه شما به نظر خاص خودتان اکتفا کردید این قضاوت اسلامی است؟
و حال چند سؤال :
۱٫ مگر نه این بود که مرحوم آیتالله هاشمی اعضای خبرگان را ترغیب به رأی رهبر نمود و چون مورد احترام بود اکثراً با قیام و قعود رأی دادند و شما هم از برکت ایشان به این مقام رسیدید، چطور نام و اسم ایشان از تمام دستگاه شما ناگهان ممنوع شد؟ لابد می فرمایید صلاح بوده!!
۲٫ مگر جناب حجه الاسلام والمسلمین خاتمی چه گناه کبیره ای مرتکب شده که اینگونه مورد نفرت شما واقع گردیده، ایشان که جز بسیج کردن مردم به سوی نظام و احترام و رعایت ادب به نظام و حفظ آن از تجاوز دشمن خلافی مرتکب نشده، گناهش این است که دوستدار انقلاب و دستاوردهای آن است! و مردم او را دوست دارند چون صادق و امین است.
۳٫ آیا شما فکر میکنید آقای حجه الاسلام والمسلمین خاتمی مزاحم شما است و باید به نحوی او را از ملت جدا کرد؟ آیا فکر نمیکنید که خداوند و حضرات معصومین علیهم السلام پشتیبان این انقلاب هستند چون مؤسّس آن شخصی عالم و عارف یعنی مرحوم آیتالله العظمی امام خمینی بوده و جوانانی عاشق معصومین علیهم السلام، تقدیم این انقلاب شد. پس ایشان هم اگر مفقودالاثر شود، خداوند دیگری را بر پا میکند.
در خاتمه مضمون کلام امام امت رحمه الله علیه را یادآوری میکنم که فرمود: «شما روحانیون کاری نکنید که این انقلاب شکست بخورد که شکست انقلاب شکست اسلام است. انجمن حجتیه را در دستگاه خود راه ندهید که مخرّب انقلاب است.»
و عرض میکنم با مردم صادقانه رفتار کنید تا صدق و صفا را ببینید.
سیدعلیمحمد دستغیب
آیتالله دستغیب: آشتی ملی یعنی عمل به قانون اساسی بطور کامل و تمام
۱ اسفند ۱۳۹۵