محسن میردامادی دبیرکل جبهه مشارکت ایران اسلامی گفت :به اعتقاد من دستاورد بزرگ این انتخابات همین ائتلاف بود و مجلس فعلی نیز جایی است که میتوان این ائتلاف را تقویت کرد. اگر بتوان این ائتلاف را مدیریت کرد جریان تندرو اصولگرا دائماً کوچکتر میشود. متن کامل گفت و گو با محسن میردادمادی با مجله چشم انداز ایران :
۷ اسفند سال گذشته انتخاباتی در ایران برگزار شد که از جهات مختلف قابل بررسی است. در این انتخابات مردم برخلاف پیشبینیها شرکت گستردهای داشتند و این مشارکت تاحدی آرایش سیاسی مجلس را تغییر داد. نظر شما در مورد این انتخابات چیست؟
*انتخابات اخیر مجلس، تداوم انتخابات سال ۹۲ بود. اتفاق بسیار مهمی که در این دو انتخابات شاهد بودیم و فکر میکنم ادامه داشته باشد، بلوغ سیاسی اصلاحطلبان است. اگر این دوره انتخابات را با دوره آقای خاتمی که ما اصلاحطلبان دولت و مجلس را داشتیم، مقایسهکنیم، تفاوتها مشخص میشود. در آن دوره توقعات و انتظاراتی ایجادشده بود که واقعی نبود. سال آخر دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی وقتیکه ایشان به دانشگاه رفتند دانشجویان اصلاحطلب معترض ایشان بودند. آقای خاتمی هم در پاسخ چنین مضمونی را گفت که بعد از من کس دیگه ای میآید که انشاالله اون رو هم خواهید دید. اما در سال ۹۲ نسل جوان که معمولاً آرمانخواه و کمتر واقعبین است، از آقای روحانی دفاع کرد. در قضاوت آنها آقای روحانی با آقای خاتمی فاصله زیادی داشت بااینوجود از آقای روحانی برای انتخابات حمایت کردند. این رفتار نشان داد نسل جوان به این نتیجه رسیده که حتی اگر گزینه مطلوب آنها برای تصدی یک جایگاه وجود نداشته باشد، بازهم انتخابات را تحریم نکنند و از بهترین گزینه موجود دفاع کنند. این «نسبی دیدن» یک پیشرفت بود. در انتخابات سال ۹۴نیز همین اتفاق افتاد. اگر این ردصلاحیت گسترده در گذشته اتفاق می افتاد اکثریت انتخابات را تحریم میکردند اما در این انتخابات کسی از تحریم صحبت نکرد و این یک رویکرد مهم در بین اصلاحطلبان است.
این تغییر بر اساس چه شناختی ایجادشده بود؟
*به نظرم تجربه دوره قبل این جمعبندی را ایجاد کرد. در دورههای قبل وقتی ما برای شرکت در انتخابات دعوت میکردیم و میگفتیم از این طریق جلوی بدتر شدن وضع را بگیریم، بسیاری میگفتند وضعیت از این بدتر نمیشود. دوره هشتساله آقای احمدینژاد نشان داد، وضع همیشه میتواند بدتر شود.این تجربه باعث شده جامعه به مسائل بیشتر نسبی نگاه کند.
به نظرشمادستاوردهای انتخابات ۷ اسفندچه بود؟ *به اعتقاد من مهمترین دستاورد بزرگ این انتخابات ائتلاف بین اصلاحطلبان و اصولگرایان منطقی و معقول بود.در پروسه توسعه سیاسی این ائتلاف یک پیشرفت بزرگ بود. این ائتلاف نانوشته بود یا بر یک گفتمان استوار شد؟
*به اعتقاد من شعار اعتدال آقای روحانی و مباحثی که درمورد برجام پیش آمد باعث این ائتلاف شد. البته ما باید تلاش کنیم این ائتلاف، محدود به این انتخابات نباشد و ادامه پیدا کند.
آیا میتوان این را یک ائتلاف طیفی قلمداد کرد و بالاتر ازاتحاد سیاسی دانست؟
*در این روند اصلاحطلبان به یک بلوغ سیاسی و نسبیگرایی رسیدند و از مطلقگرایی دست برداشتند. درطیف اصولگرایی هم بخش افراطی از بخش عقلانی آنها جدا شدند و بخش باقیمانده نیز به تدریج واقعبینتر شدند. عملکرد آقای لاریجانی و طیف ایشان در موضوع برجام نشان داد که این گروه در مسائل بینالمللی واقعبین هستند. میتوان انتظار داشت در مرحله بعد این گروه در مسائل داخلی هم واقعبینانهتر رفتار کنند.به اعتقاد من دستاورد بزرگ این انتخابات همین ائتلاف بود و مجلس فعلی نیز جایی است که میتوان این ائتلاف را تقویت کرد. اگر بتوان این ائتلاف را مدیریت کرد جریان تندرو اصولگرا دائماًکوچکتر میشود.
مبانی مشترک این دو طیف کجاست که بتوان بر اساس آن تحکیم وحدت عمیقتری ایجاد کرد؟
*اگر بخواهم بر مبنای تجربه گذشته این سؤال را پاسخ بدهم به نظرم مسائل سیاست خارجی یک مبنای مشترک بین این دو گروه است. در دوره آقای احمدینژاد سیاست تقابل با دنیا دنبال شد اما این دو طیف نگاه تعاملی به دنیا دارند. اما مبنای اصلیتری هم وجود دارد. در این گروه یک عقلانیت وجود دارد و این عقلانیت مبنای اصلی اشتراک این اصولگرایان و اصلاحطلبان است. من سمبل این طیف اصولگرایان را آقای ناطق نوری میدانم. ایشان هم محوریت دارد و هم نقش کاریزماتیک در این طیف ایفا میکند.آقای ناطقنوری رفتار شعاری ندارد و در گذشته متوقف نشدهاست. بخشی از اصولگرایان، اصولگرایی را در جا زدن و منجمد شدن در گذشته و در دهه ۵۰ و ۶۰ میبینند. این در واقع اصول گرایی نیست بلکه عدم درک تحولات بین المللی و داخلی است و توقف در گذشته است. البته بخشی مهمی از اصولگرایان هدف ماندن در گذشته را ندارند و با عقلانیت پیش میروند و بخش رادیکال کوچکتر شده است. طیف رادیکال در مجلس فعلی بسیار کمتر از مجلس قبل هستند و این نسبت در جامعه حتی کمتر از مجلس فعلی است. توجه داشته باشیم دوران دولتهای نهم و دهم، دوران سختی بود اما جریانهای سیاسی در این دوران سخت آبدیده شدند و رشد کردند.
جریانهای سیاسی در این دوره تکامل پیدا کردند.
*بله شما به مصاحبهای که آقایان حجاریان و باهنر در مورد نظام انتخاباتی و حزب داشتهاند، توجه کنید. به نظر من ۹۰درصد صحبتهای هر دو نفر یکی است. این شباهت در گفتار به دلیل تجربیاتی است که در این ۴۰سال داشتهایم و دیدگاه ها به هم نزدیک شدهاند. پیشنهاد آقای حجاریان که آقای باهنر از آن کاملا حمایت کرده بود این بود که نظام انتخاباتی ما کاملا تناسبی شود و مردم به احزاب رأی دهند و نه افراد. البته من به آقای حجاریان عرض کردم و در مصاحبه ای هم گفتم که چون ما احزاب شکلگرفته قوی نداریم، نظام انتخاباتی کاملا تناسبی عملی نیست و بهتر است نظام نیمه تناسبی دنبال شود. نظام انتخاباتی آلمان نیمهتناسبی است. یعنی ۵۰درصد نمایندگان با رأی مستقیم مردم و ۵۰درصد با رأی مردم به احزاب تعیین میشوند.
در مجلس فعلی به نظر شما آرایش سیاسی نمایندگان چگونه است؟ آقای توکلی معتقدند اصلاحطلبان و اصولگرایان مجلس باهم برابر هستند و باید به هم کمک کنند. روزنامه کیهان انتخابات اولیه را ملاک میگیرد و میگوید اصولگرایان برنده شدند. آقای صالحآبادی هم معتقد به اکثریت اصلاحطلبان هستند.
*ببینید اگر ما بخواهیم در این مجلس یک شاخص برای قضاوت داشته باشیم آن شاخص این است که آقای مطهری که در مجلس قبل مورد هجمه فیزیکی قرار می گرفت در این مجلس نایب رئیس شده است. همین یک شاخص میزان موفقیت را نشان می دهد. ولی در رابطه با فراکسیون ها، ازآنجاکه ما نظام حزبی نداریم بخش قابلتوجهی از آرا شناور است.تشکیلاتیترین مجلس پس از انقلاب، مجلس ششم بود. در آن مجلس جبهه مشارکت یک فراکسیون قوی داشت و مجموعه اصلاحطلبان نیز یک فراکسیون بزرگتر را تشکیل میدادند. در مجلس ششم چون رفتار تشکیلاتی قویتر بود این امکان وجود داشت که تا حدی نتایج آرا را پیشبینی کرد. در مجلس فعلی مثل بسیاری از مجلسهای قبل، رأی شناور زیاد است. بخشی از این مجلس اصولگرایان رادیکال هستند که منسجماند اما تعدادشان کم است. عدهای هم مشخصاً اصولگرای معتدل و گروهی نیز اصلاحطلبان هستند، اما همه نمایندگان در این سه طیف قرار نمیگیرند. بخشی در خارج از این سه طیف قرار دارند و شناور هستند. در آرا این گروه، دولت تأثیرقابلتوجهی دارد و گاهی اوقات طبق میل دولت رأی میدهند. آقای لاریجانی در انتخابات هیئترئیسه مجلس به دلیل آشنایی و سازماندهی که از قبل داشت توانست رأی این گروه را به دست آورد.به نظر من انتظاری که ما از این مجلس باید داشته باشیم خیلی به تعداد اصولگرایان یا اصلاحطلبان بستگی ندارد. در بیشتر طرحها و لوایحی که در این دوره احتمالاً به مجلس میآید، اکثریت اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان با هم اشتراک نظر دارند. یعنی در اکثر موارد آنهایی که در ریاست مجلس به آقای عارف رای دادند و بیشتر آنهایی که به آقای لاریجانی رای دادند هم نظر خواهند بود.
به نظر شما چه مسائل مهمی در این مجلس مطرح خواهد شد.
*اصلاح یا تغییر نظام انتخاباتی مجلس و شوراها، نقش و اختیارات شوراها، مسائل همچون فعالیت احزاب، جرم سیاسی و مسائلی از این نوع، ازمسائل مهمی است که می تواند در این دوره مجلس بررسی شود و اکثریت دو گروه اصولگرایان معتدل و اصلاحطلبان روی این موارد اشتراک دارند و اختلاف چندانی وجود ندارد.
یعنی ممکن است در قانون جرم سیاسی تجدیدنظر شود؟
*به اعتقاد من در این مجلس میتوان این قانون را تکمیل کرد. در مجلس ششم این قانون تصویب شد اما شورای نگهبان ۱۲ ایراد از این قانون گرفت که اصل آن با مشکل مواجه شد. الآن این پتانسیل وجود دارد که دوباره روی آن قانون کار شود.
اینکه نماینده مجلس در هیئت نظارت بر مطبوعات شخص معتدل و حامی آزادی مطبوعات باشد، میتواند اثر مهمی روی فضای مطبوعات داشته باشد. گاهی با همین یک رأی سرنوشت یک نشریه مشخص میشود. به اعتقاد شما اصلاحطلبان چه سیاستی میتوانند در مجلس داشته باشند.
*به اعتقاد من برنامه اصلاحطلبان باید فراتر از مجلس باشد. نزدیک ۴۰سال از انقلاب گذشته است. دراین مدت انواع تقابل ها در اوائل پیروزی انقلاب و سپس جابهجاییهای قدرت بین چپ و راست و بعدا بین اصولگرایان و اصلاحطلب ها را دیدهایم. اما اگر از هر دو طیف در مورد دستاورد این ۴۰ سال بپرسیم به نظر من رضایت مندانه به گذشته نمی نگرند. همه فکر میکنند نتایج بهتری میتوانستیم داشته باشیم. آقای ناطقنوری در شبهای قدر جملهای به این مضمون گفتند که ما بعدازاین مدت چه چیزی ارائه دادهایم که کشورهای دیگر بتوانند درآن به ما تأسی کنند. این حرف به اعتقاد من بیان حال نوع سیاستگذارانی است که در دهههای گذشته در نظام فعالیت داشتهاند. به نظر من باید دیالوگی بین همه سیاسیون و فراتر از جناحهاشروع شود و ما یک آفت شناسی کنیم که چرا درجایی قرار داریم که هیچکس راضی نیست. راهی پیدا کنیم تا به وضعیتی برسیم که همه رضایت بیشتری احساس کنند. الآن شرایطی در کشور پیشآمده که عالیترین مقامات کشور جواب هم را در تریبونهای عمومی میدهند. این وضعیت سودی برای کشور ندارد.در سطوح پایینتر این مشکلات و اختلافات بزرگتر و مخرب تر میشوند. در حال حاضر در جریانهای سیاسی باید راهحلی پیدا کرد که بهجز برخی طیفهای رادیکال، سایر گروهها که رفتاری عقلانی دارند، بتوانند با هم گفتوگو کنند. ما درمباحث علوم سیاسی مفهومی تحت عنوان consociationalismیا همیاری را داریم که نوع خاصی از همکاری را تعریف می کند. در سوئیس، هلند و تا حدی بلژیک این نظام سیاسی وجود دارد. در این نظامها برای برخی موارد رأی اکثریت برای تصمیم گیری کافی نیست و در این موارد نوعی اجماع یا شبیه با آن باید شکل بگیرد. در برخی جاها این شرط در قانون اساسی وجود دارد و برای برخی دیگر، عرف و رویه شده است. یعنی تنها اتکا به یک رأی حداکثری ساده نمیتواند ملاک باشد و یک حداقلی از اجماع بین نخبگان نیاز است.برخی از نظریه پردازان اتحادیه اروپا، همچون پال تیلور، اتحادیه اروپا را نیز چنین نظامی توصیف می کنند. تجربه دنیا هم توصیه می کند که ما باید یک دیالوگ سازنده ایجاد کنیم. ما در این زمینه خیلی عقب هستیم اما بعد از انتخابات مجلس شرایط بهتری برای این گفتمان ایجادشده است. اگر بتوان این گفتمان را ایجاد کرد روی برونداد مجلس هم اثرگذار است.
به اعتقاد شما روی چه مبنایی میتوان این وحدت را ایجاد کرد من اخیراً به این نتیجه رسیدم که اصلاحطلبان و اصولگرایان هر دو قانون اساسی را قبول دارند. مبنا میتواند همین قانون اساسی باشد.اصل ۵قانون اساسی منوط به رأی مردم است. اصل ۶ میگوید در جمهوری اسلامی، کشور با اتکا به رأی مردم اداره میشود. اینها موارد مترقی است که میتواند مبنای اتحاد قرار گیرد.
*در انتخابات ۷ اسفند هم نتوانستند یک لیست واحد بدهند و هر لیستی داده میشد عدهای مخالف بودند.آنها هم با این تجربه قاعدتا به این نتیجه رسیده اند که باید یک سازوکار جبههای داشته باشند و تشکیلاتیتر عمل کنند. در اصلاحطلبان شرایط کمی بهتر است. تجربه انتخابات ۷ اسفند و اینکه شورایی تشکیل شد تا جلوی تشتت را بگیرد و موفق هم بود، شرایط خوبی ایجاد کرده است. در این جناح حضور آقای خاتمی به این همگرائی کمک میکند. در میان اصول گرایان اگرچه آقای ناطقنوری علاقهمند به حضور مستقیم در تشکلی نیست اما این توانایی را دارد که به شکل گیری تشکیلات اصولگرایان از بیرون کمک کند. اگر این تشکیلات در دو بخش اصولگرایی و اصلاحطلبان ایجاد شود، زمینه فراهم خواهد شد تا در مورد ظرفیتهای قانون اساسی که اجرا نشده و باید به اجرا درآید، صحبت شود.
من شنیده ام که آقای ناطقنوری در جلسهای به مهندس آخوندی گفته بودند اعتقاد من به آقای خاتمی ۲۰برابر شده است.
*به نظر من نگاه مثبت و تعامل این دو با هم می تواند به موفقیت چنین فرایندی در دو جناح کمک کند.
در قانون اساسی هم باید یک تجدیدنظر شود. چراکه قانون احزاب جبهه را نمیپذیرد. اما نظریه شما قابلتوجه است. مرحوم مصدق نیز معتقد بود در ایران حزب پا نمیگیرد و ما باید جبههای متشکل از احزاب، دستهها و افراد مستقل داشته باشیم. در این صورت اگر بخشی از جبهه سرکوب شود، بخش دیگر سر بلند کند. بعد از کودتا چپها سرکوب شدند اما مذهبیهای جبهه توانستند دوباره سر بلند کنند.
*نیاز به تغییر قانون اساسی نیست و میتوان با اصلاح قانون احزاب، تعریف جبهه را وارد قانون کرد.به اعتقاد من این روش در شرایط امروز بهتر میتواند پاسخگوی نیازهای کشور شود.
اصلاحطلبان برای ارتباط با بدنه مردمی چه برنامهای دارند. آیا ارتباط با نهادهای مردمی مانند سمنها، فعالان حوزههای مختلف و… دنبال میشود؟ این ترس وجود دارد که بعدازاین انتخابات بازهم بدنه مردمی از اصلاحطلبی ناامید شود.
*در دوران آقای خاتمی سازمان های مردم نهاد یا سمنها خیلی رشد کردند و گسترش پیدا کردند. در آن دوره من نماینده مجلس بودم و در بازدیدی که یک بار از نیروی انتظامی داشتم مسئول مربوطه اظهار می کرد که ما فقط در تهران با ۴۰۰۰ سمن ارتباط داریم. در آن دوره علاقه گستردهای در تشکیل سمنها ایجاد شده بود. اما در دولت آقای احمدینژاد سمنها را تهدید امنیتی ارزیابی کردند و با آنها برخورد شد و با توجه به هزینه هائی که برای این گونه فعالیت ها ایجاد شد برخی سمن ها فعالیت خود را متوقف کردند. الآن شرایط برای این گونه فعالیت ها نسبتا مناسب است اما به نظر من نگاه اصلاحطلبان یا حداقل بخشی که من با آنها ارتباط دارم این است که اولویت با ساماندهی نیروهای سیاسی است تا حداقل مسیر توسعه سیاسی بهگونهای رقم بخورد که در آینده دوباره عقب گرد نشود و شخصی مثل آقای احمدینژاد پیدا نشود که بخواهد همه مسیر طی شده را به عقب برگرداند.
دکتر محسن میردامادی دبیرکل جبهه مشارکت : به اعتقاد من برنامه اصلاحطلبان باید فراتر از مجلس باشد
۱۲ مرداد ۱۳۹۵