در سال 1386 در وبلاگ خود یادداشتی دربارهی آقای خاتمی نوشتم، که فکر می کنم بازنشر بخشهایی از آن در این صفحه خالی از فایده نباشد:
ابن ابيالحديد معتزلي شارح بزرگ نهجالبلاغه دربارهی پنج سال حكومت حضرت اميرالمؤمنين تعبير بلندي دارد. او مينويسد علي (ع) با منش حكمراني علوي خود طي پنج سال حكمراني در كوفه، خلفاي پيش از خود را به فراموشي سپرد، و فرمانروايان پس از خويش را دچار گرفتاري و دردسري عظيم کرد.
اين چنين بود كه از فرداي روز خدعهی حكميت و عزل علي با مكر عمروعاص، معاويه كه ياراي هماوردي با علي را در عرصهی حكومتداري و ادارهی كشور و سياست مردم نداشت، به خوبي دريافت كه نميتواند خود را از زير سايهی بلند علي و پنج سال خلافت او بيرون بكشد. او خدشهدار كردن چهرهی علي و از چشم انداختن او را به عنوان راهبردي براي به چشم آمدن و ديده شدن خويش برگزيد. صدور دستور شايعهسازي و شايعهپراكني عليه علي و سب و لعن او بر سر منابر، روشي بود كه براي اين منظور به كار گرفته شد. بهطوري كه كار به جايي رسيد كه پس از شهادت فرزند ابوطالب در محراب عبادت، بسياري از مسلمانان با حيرت و ناباوري از يكديگر پرسش ميكردند، كه علي را با محراب چه كار؟ مگر او نماز هم ميخوانده است؟
من هم به تأسي از آن عليشناس بزرگ ميخواهم همان تعبير را دربارهی خاتمي به كار ببرم. خاتمي رييس جمهوري است كه با روش و منش خود طي هشت سال مسئوليت اجرايي كشور، رؤساي جمهور پيش از خود را به بايگاني ذهنها روانه كرد و رؤساي جمهور پس از خويش را دچار چالشي بسيار بزرگ کرد. او به تراز و ميزان رياست جمهوري بدل شده است و مردم هر كسي را كه قباي رياست جمهوري به تن كند، با خاتمي مقايسه خواهند كرد، و كيست كه نداند اين ميدان چه آوردگاه سخت و توانفرسايي است.
خاتمي مرد بزرگي است كه عليرغم همه نامهربانيها جز به مصلحت كشور ايران و مردم اين سرزمين نميانديشد، با اينكه هيچ مسئوليتي در ادارهی كشور ندارد، با همهی توان و با هزينه كردن از آبروي خويش براي رفع تحريم و خطرات بالقوهاي كه در كمين كشور است، تلاش ميكند، شرايطي كه خود در ايجاد آنها هيچ نقشي نداشته است و ديگران باني آن بودهاند.
خاتمي نماد هويت ديني و اخلاقی يك نسل است، نسل فرهيخته، و در عين حال سرگردان و متحيري كه آخرين رگههاي هويت ديني، و چه بسا ملي خود را، ولو با ترديد و دودلي، در انديشه، منش و شخصيت خاتمي دنبال ميكند.
خاتمي نمايندهی اسلام محبت و گفتگو، اسلام صلح و همزيستي، اسلام طرفدار عدالت و توسعه و پيشرفت، و در يك كلمه اسلام ناب محمدي، در مقابل اسلام خشونت و جدل، اسلام ماجراجويي و نزاع، اسلام تبعيض و تحجر و واپسگرايي، و در يك كلمه اسلام طالباني و داعشی است.
اين روزها تلاشها براي مخدوش كردن چهرهی خاتمي تشديد شده است. به نظر ميرسد راهبرد طراحي شده توسط معاويه و عمروعاص عليه علي (ع)، بازنويسي شده و عليه خاتمي به كار گرفته شده است. بارش تهمتها و شايعهها شدت بيشتري يافته است. منبرهاي فحاشي عليه اميرالمؤمنين بازسازي شدهاند و با به كارگيري فنآوريهاي جديد، عليه خاتمي به كار افتادهاند. مرد بزرگي بايد تخريب شود تا شايد كوتولههايي به چشم بيايند.
امروز روز دفاع از خاتمي است. هركسي كه دغدغهی كشور و سرمايههاي معنوي كشور را دارد، بايد با قلم، زبان، فرياد، و هر روشي كه ميشناسد، جانانه از خاتمي دفاع كند. مرد بزرگی كه در دنيا، و به ويژه در ميان نخبگان و انديشمندان جهان محبوب و داراي منزلت است، شايسته نيست در كشور خويش اينچنين مظلوم باشد و هزينهی عقدهگشايي عدهاي تنگنظر و خودمحور را بپردازد، و هيچ مدافعي هم نيابد.
خاتمی نشان (brand) طرفداران واقعی جمهوری اسلامی اصیل و ناب است، و حفاظت از این نشان و تبلیغ آن وظیفهی ماست.
هزينهی بزرگ بودن
۱۰ اسفند ۱۳۹۳